سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گروه فرهنگی سردار خیبر
پیامبر صلی الله علیه و آله از مغلطه کاری منع فرمود . [معاویه]
 
 

شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور


مراسم بیست وپنجمین سالگرد عروج ملکوتی شهیدجاویدالاثر حجت الاسلام مصطفی ردانی پور روز پنج شنبه 17 مردادماه از ساعت 17:30 درخیمه حسینی گلستان شهدای اصفهان به میزبانی سپاه صاحب الزمان برگزار شد در این مراسم که با حضور اقشار مختلف مردم وخانواده های معظم شهدا وجانبازان غیور وایثارگران برگزار گردید ضمن برگزاری برنامه های مختلف اعم از بیان تفسیری قرآن کریم، سخنرانی و.... یاد و خاطره این شهید بزرگوار وشهدای عملیات های رمضان، والفجر،محرم و.... گرامی داشته شد ودر پایان شرکت کنندگان ضمن حضور بر مزار یادبود مطهر شهید ردانی پور وسردارانی چون حاج حسین خرازی،حاج احمد کاظمی و..... ضمن قرائت فاتحه با ایشان تجدید میثاق نمودند. انشاءا... مختصری از زندگینامه ی شهید ردانی پور وخاطراتی از این شهید بزرگوار در ادامه خواهم نوشت...


گروه شهدا ::: دوشنبه 87/5/21::: ساعت 2:34 صبح
 

بسم رب الشهدا والصالحین

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سیبل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

مروری بر زندگی پاسدار شهید مهذب و معلم اخلاق رحمت الله اوژن نیا

شهید رحمت الله اوژن نیا فرزند محمد علی در سال 1337 در شهر اصفهان در خانواده ای مسلمان ومتعهد وعلاقمند به اهل بیت عصمت وطهارت دیده به جهان گشود. از همان دوران کودکی همراه پدر به مساجد ومجالس عزاداری حضرت حسین ابن علی (علیه السلام) می رفتند وآن قدر علاقه از خود نشان می دادند که در هنگام بازگشت به منزل تمام مطالب رابدون کم وزیاد برای اهل منزل بازگو می کردند وهدف واعظ از این سخنرانی راگوشزد می کردند.

درسال 1342 در یکی از مدارس اصفهان ثبت نام وتحصیلاتشان را تا مدرک دیپلم ریاضی فیزیک ادامه دادند. نامبرده از هوشی سرشار برخوردار بود وضمن تحصیلات شروع به فراگیری مسائل دینی، تزکیه نفس وخودسازی نمودند. توجهی به مادیات وبی بند وباریها نداشتند. همواره به یاد خدا بودند وفرائض دینی ایشان ترک نمی شد. از سن 15 سالگی در منزلشان جلسات قرائت قرآن وشبها نیز با همشاگردیهای مسلمان ومتعهد خود به قرائت وتفسیر قرآن می پرداختند.از سال 53 همراه یکی از دوستان مذهبی خود(شهید محمد رضا خلیلیان) شروع به فعالیتهای ضد رژیم طاغوت کرده ونوارها وپیام ها وشب نامه های امام امت را در منزل تکثیر ودر سطح شهر توزیع می نمودند. در درگیریهای مردم مسلمان وانقلابی اصفهان با مزدوران سرسپرده حکومت طاغوتی، فعالانه شرکت داشتند ووسائل وتجهیزات منفجره را در منزل تهیه وبدست انقلابیون می رساندندومردم را جهت یاری رهبر کبیر انقلاب وامید مستضعفان جهان تشویق وبسیج می نمودند که چندین بار هم توسط مزدوران رژیم بازداشت وچون از ایشان اطلاعاتی به دست نیاورده بودند مجبور به آزادی ایشان شدند.

با پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت کمیته انقلاب درآمدند وهر چه فعالتر جهت دستاوردهای انقلاب می کوشیدند. با تشکیل سپاه پاسداران، وارد سپاه شدند ودر این ارگان انقلابی وجوشیده از بطن مردم مسلمان ومستضعف با علاقه وخلوص نیت شبانه روز خدمت نمودند. ایشان فردی متقی، صادق ودارای اخلاق ورفتار بسیار نیکویی بودند به طوری که برادران سپاه ایشان را معلم اخلاق لقب دادند همان طور که مردم پدرشان را در دوران جوانی وپس از آن به خاطر جوانمردی ها واز خودگذشتگی ها لقب پهلوان را دادند.

شهید رحمت الله اوژن نیا مرتب در کلاس ها ومجالس سپاه ومساجد وارگانهای مختلف شرکت وسخنرانی نموده واهداف انقلاب را گوشزد می کردند وجهت بالا بردن سطح آگاهیهای عقیدتی- سیاسی ومسائل روز سخن می گفتند . در محیط خانه وخانواده وخویشاوندان نیز یک معلم اخلاق بودند. در سال 1359 ازدواج کرده واز ایشان دو فرزند به یادگار مانده است. ایشان به امام عشق می ورزیدند ومی گفتند رمز جاودانگی درتاریخ پیروی از ولایت فقیه است وهمواره در همه کارها رضایت امام زمان (عجل الله) را سرلوحه ی برنامه ها می دانستند وعاشق شهادت بودند ومرتب سفارش می کردند که نماز جمعه ونماز اول وقت ترک نشود. در طول مدت خدمت در سپاه اصفهان به سبب اینکه شخص پاک ومتقی ولایقی بودند مسئولیتهای زیر به ایشان واگذار شده بود.

مسئولیت ستاد سپاه اصفهان- مدیر داخلی سپاه اصفهان- مدیر مسئول وسرپرست پرسنل وتحقیق وپیگیری دادگاه مبارزه با احتکار وگرانفروشی- مسئولیت انتظامات شهری اصفهان- مسئول آمار نهضت سواد آموزی و....

در این مدت چندین بار توسط ضد انقلاب ومنافقین مسیر ایشان شناسایی وقصد ترور ایشان را داشتند که به خواست خداوند ناموفق ماندند وبا هوشیاری برادران سپاه ومردم جریانها خنثی می گردد هر بار که قصد جان ایشان می شد مقاوم تر واستوار تر به خدمت ادامه می دادند ومی گفتند لیاقت شهادت نداشتم. بارها عازم جبهه حق علیه باطل گردیدند ولی به علت احتیاج در سپاه از ایشان درخواست شده بود که در سپاه اصفهان بمانند.

در مرداد 1362 با شور واشتیاق عازم جبهه اسلام علیه کفر گردیدند که ایشان دردارالخوئین به سمت مدیر داخلی لشگر امام حسین (علیه السلام) ودر مریوان به سمت مدیر سپاه پادگان مریوان انتخاب می گردند وهمواره در منطقه نیز جلسات اخلاقی- عقیدتی- سیاسی برقرار نموده وپاسخگوی سئوالات برادران منطقه بودند.

همانطور که خود خواسته بودند ومشتاق پرواز حقیقی به سوی ملکوت اعلی به طریق شهادت بودند در روز پنج شنبه به تاریخ 10/6/1362 (23 ذیقعده) ساعت 10 ونیم که شهر مریوان توسط بعثیهای کافر بمباران می شود در حالی که ایشان با یک آمبولانس به همراه دونفر از سرنشینان جهت یاری ونجات مجروحان به محل بمباران شده می رفتند در نتیجه ی حمله ی دوباره دشمن آمبولانس به کالیبر وراکد بسته می شود وایشان در سن 25 سالگی به آرزوی خویش می رسند وبرای ایشان آن لحظه ی فرهناک وپر مایه فرا می رسد وهمان طور که خواسته بودند آن فروغ باغ ملکوت محبوس در زندان تن رها وبه معوای خود شتابان

می رود.

 


گروه شهدا ::: دوشنبه 87/5/21::: ساعت 1:57 صبح
 
سلام به یاریخدا وبامدد شهدا انشاء الله در ظرف این چند روز مطالب زیبا وجذابی درمورد سه شهید بزرگوار از استان اصفهان خواهم نوشت فعلا اومدم ولادت با سعادت ریحانه نبی، کوثر علی،حضرت انسیه الحورا، فاطمه الزهرا سلام الله علیها وولادت با سعادت سلاله پاکش حضرت امام روح الله الموسوی الخمینی را اولا محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه وثانیا مقام معظم رهبری وثالثا به شما دوستان ومحبان اهل بیت علیهم السلام تبریک وشادباش عرض نمایم وروز مادر رانیز خدمت تمامی مادران خوب ومهربان ایران زمین تبریک وتهنیت عرض نموده وخواهران ومادران را به الگو گیری از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها دعوت نمایم .فعلا یاعلی مدد.
گروه شهدا ::: چهارشنبه 87/4/5::: ساعت 1:15 صبح
 

سومین همایش بانوی صبر
به مناسبت ولادت با سعادت حضرت زینب کبری(سلام ا...) سومین همایش بانوی صبر در اصفهان برگزار می شود
با موضوعات: اسوه صبر(حضرت زینب)، نقش زنان در جامعه امروزی، امربمعروف ونهی از منکر، عفاف،پوشش وحجاب برتر
سخنرانان همایش:
حجت الاسلام صادق زاده-مسئول معاونت فرهنگی ستاد احیا امربمعروف ونهی از منکر استان اصفهان
سرکار خانم عبدالهی- از اساتید حوزه ودانشگاه

ومداحی:
حاج محمد یزدخواستی
زمان: شنبه 21 اردیبهشت 1387 -ساعت 4 بعد از ظهر
مکان: اصفهان- بزرگراه پروین- جنب شهرداری منطقه 10- تالار فانوس کیش
کانون فرهنگی محبان المهدی(عجل ا...)- حوزه های مقاومتب سیج 11 خواهران و11 برادران


گروه شهدا ::: شنبه 87/2/21::: ساعت 6:53 صبح
 

مسافرم
سلام داریم آروم آروم بار سفر را می بندیم نمی دونم دیگه فرصت می کنم قبل از رفتن به وب بیام یا نه اما گفتم فرصت را غنیمت بشمارم واینطور بنویسم
دارم میرمجایی که خیلی ها رفتند خیلی ها هم نرفتند .دارم میرم جایی که خیلی ها بودند خیلی ها هم نبودند. دارم میرم جایی که خیلی ها از اونجا پرکشیدند خیلی ها هم جاموندند. دارم میرم جایی که اگر پروانه داشته باشه فقط برای سوختنه یا نشانه سوختنه دارم میرم جایی که کبوتراش عاشقونه پر می زنند دارم میرم جایی که هر نفسش با عطر ویاد شهدا مخلوطه ودارم میرم جایی که محل شهادته و از خون کبوترهای عاشق خدا و اهل بیت وپیرو ولایت وامام رنگ سرخ به خود گرفته. دارم میرم شلمچه، طلائیه، فکه، دوکوهه، شرهانی، خرمشهر، اروند، شهدای هویزه، شهدای چزابه و...... راستی اینجاها که گفتم چه حسی درش هست که وقتی به یکی از اون بازمونده های جنگ میگم دارم میرم اشک تو چشماش حلقه میزنه یاد چی می افته همیشه این سوال برام پیش میاد که برای جاموندن خودش گریه می کنه؟ یا برای پر کشیدن رفقاش؟ یا برای اینکه غرق در دنیا شده وناخواسته تن به ذلت دنیا داده ؟ یه عدشون هم که اصلا اینجا نیستند هرنفسی که میره ومیاد با چرک وخون وسرفه است اما دستش را بالا میاره ومیگه خدایا راضیم به رضای تو ووقتی از رفقاش میگه گریه اش میگیره ومیگه اونها پاک بودند وخالص ولایق شهادت اما من چی؟ یه عدشون هم که قلیل هستند از رفتن خودشون پشیمونند اونقدر غرق در مادیات دنیا شدند که حتی حاضر نیستند اسم جبهه ورفقای شهیدشون را بشنوند.

خوب این شرح حال اونهاست شرح حال من بیچاره چیه؟ من دوست دارم برم یا بمونم. دوست دارم پر بکشم یا اندک دونه قفس را ترجیح میدم؟ غالب بر نفسم یا مغلوب؟ عقل بردلم حکم می کنه یا عشق الهی؟ کاشکی بتونم جواب سوالهام را پیدا کنم واونجا بتونم کاری برای خودم بکنم به امید دیدار همه رو دعا میکنم.... یاعلی مدد.  


گروه شهدا ::: دوشنبه 87/1/5::: ساعت 7:38 صبح
 

سال تحویل و مزار شهدا (2)

سلام ضمن عرض تبریک به مناسبت حلول سال جدید وبا آرزوی طی نمودن سالی سرشار از معنویت ومحبت اهل بیت وسرشار از عطر شهادت برای همه ما ان شاء الله
جای همه خالی لحظه تحویل سال در کنار مزار شهدای گلستان شهدای اصفهان بودم. در ژست قبلی تصویری از قطعه هفت گلستان یعنی قطعه شهدای عملیات محرم ملاحظه نمودید وسرداری که در دل این قطعه آرمیده سردار حاج اکبر آقا بابایی می باشدو شهید مصطفی حدیدی هم در همین قطعه آرمیده .  تصاویر زیر مربوط به لحظه تحویل سال در همان قطعه ودقیقا همان مکان تصویر ژست قبلی است وتصویر سوم هم تصویر این حقیر در کنار مزار عمویم ، شهید مصطفی حدیدی می باشد امیدوارم در این سال نوآوری وشکوفایی که آقا نامگذاری نمودند شاهد حضور دلها وظهور امام زمانمون باشیم وعطر شهادت همه جا را فرا گیرد ومدیون شهدا قرار نگیریم.





گروه شهدا ::: جمعه 87/1/2::: ساعت 3:14 عصر
 

سال تحویل و مزار شهدا

هرسال برنامه ما این بود که بعد از سال تحویل به گلستان شهدا می رفتیم وبعد از اون دید وبازدید را آغاز می کردیم . اما امسال بنا شده سفره هفت سین را در کنار مزار شهدا پهن کنیم وسال جدیدمون را در کنار شهدا آغاز کنیم. البته بی نیت هم این کار را انجام نمیدم آرزوم اینه که تا سال تحویل بعدی در کنار شهدا آرمیده باشم یعنی اولین عیدی را از شهدا بگیرم. شهدا اگر دست ما را بگیرید ویه سفارشی بکنید، یه نظری هم به ما میکنند وگذرنامه شهادت ماهم امضا می کنند گرچه از نظر اخلاص، اعمال ورفتار وخیلی چیزهای خوب دیگه اصلا به پای شما نمیرسم اما نا امید هم نیستم دلم بدجوری گرفته رسم روزگار وتقدیر الهی اینه که هرکس به هر کی علاقه داره از روی منطق و عشق الهی اگه تو این دنیا به مرادش نرسه توی اون دنیا می رسه من هم منتظرم راه شما راه خدایی بود . وقتی که پای سفره هفت سین در لحظه تحویل سال می خونم یا مقلب القلوب والابصار ...... حول حالنا الی احسن الحال دوست دارم جواب لبیک بشنوم ووقتی قرآن کریم را باز می کنم این آیه جلوی چشمم بیاد ((یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه)) و بوی وصال را حس کنم چند روزیه بدجوری بی قرارم وبه هیچ نحو آروم وقرار ندارم خانواده ام واطرافیانم کم کم دارند متوجه این تغییر حالت من می شند اما من اصلا دوست نمی دارم کسی متوجه حالات من باشه تو را به خدا هر کس این مطلب را می خونه برام دعا کنه دیگه بریدم . دیگه طاقت چشم انتظاری ندارم همش توی ذهنم اینه (بچه ها دارند پرپر می شند دارند از گرسنگی وتشنگی طلف می شند چرا کسی بهشون مهمات نمیرسونه چرا کسی بهشون آب وغذا نمیرسونه؟ میخوام داد بزنم نمی شه می خوام گریه کنم نمی شه ....نمی شه 
شما را بخدا در حق همه در لحظه تحویل سال دعا کنید در حق پدر ومادر و همه بستگان و آشنایان. سلامتی رهبر وخدمتگزاران به نظام و در حق مریضان ومستمندان و جوانان وهمه وهمه     هر روزتان نوروز یاعلی مدد.  


گروه شهدا ::: چهارشنبه 86/12/29::: ساعت 3:10 عصر
<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
.:: منوی اصلی ::.
.:: آمار بازدید ::.
بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 11
بازدید کل : 148528
.:: تا دیدار محبوب ::.
.:: درباره وبلاگ ::.
گروه فرهنگی سردار خیبر
گروه شهدا
بسم رب الشهدا والصدیقین به یاری خدا ومدد اهل بیت وبلاگ تخصصی شهدا با نام گروه فرهنگی سردار خیبر -زیر مجموعه کانون فرهنگی محبان المهدی راه اندازی شد با امید که بتوانیم مطالب شایسته ای در رابطه با شهدا وفرهنگ شهادت ارائه کنیم جز شهادت راهی نیست
.:: لوگوی وبلاگ من ::.
گروه فرهنگی سردار خیبر
.:: لینک دوستان ::.
.:: لوگوی دوستان::.




























.:: نوای وبلاگ ::.
.:: فهرست موضوعی ::.
.:: آرشیو شده ها ::.
.:: اشتراک در خبرنامه ::.
 
.:: طراح قالب::.
کانون فرهنگی محبان المهدی
گروه فرهنگی سردار خیبر
گروه فرهنگی سردار خیبر